این مقاله سعی دارد نشان دهد بدل پوشی به مثابه امری نمایشی، چگونه قادر است نشانه های تثبیت شده بوسیله ایدئولوژی را به چالش بکشد و در جهت نیل به این مقصود نمونه های بدل پوشی در افسانه های آذربایجان بررسی شده اند. ابتدا برای تبیین روش و نظریه های بنیانی مقاله، ایدئولوژی و روند طبیعی سازی مورد مطالعه قرار گرفته اند و آرای آلتوسر راهگشای این مسیر بوده است.
سپس، نظر وی مبنی بر وقوع واکنش هایی بر ضد ایدئولوژی، در ادبیات شفاهی پیگیری میشود و بدل پوشی در سه گونه مردپوشی، کچل پوشی و درویش پوشی، به عنوان اشکالی از این واکنش های ضد ایدئولوژیک، در افسانه های آذربایجان مورد تحلیل قرار می گیرد. در هر یک از این سه گونه این مساله مدنظر بوده است که بدل پوشی چگونه می تواند بحران آسیب زای دسته بندی بیافریند و نشانه های طبیعی سازی شده و تثبیت شده در مورد جنس و جنسیت، طبقات اجتماعی و روش های روایی کهن را به چالش کشیده و پیشنهادهایی برای برقراری ساختارهای جدید ارائه کند. از رهگذر پژوهش حاضر این یافته حاصل گردید که بدل پوشی توان بازشناخت ساختارهای ازلی - ابدی طبیعی شده، ساختارزدایی از آن ها و پیشنهادهایی برای برقراری ساختارهای جدید را داراست. |